دانش آموخته سطح چهار حوزه علمیه و دکتری فقه سیاسی جامعة المصطفی
چکیده
عدالت یکی از مهمترین آرمانهای انسانی در تمام مراحل زندگی اجتماعی است. با نگاهی به تلاش فرهیختگان و مصلحان در ادوار تاریخ، به اهمیت این موضوع پیخواهیم برد. علیرغم اهمیت مسأله، هیچگاه نمیتوان به تعریف واحد و جامعی از عدالت دست پیدا کرد، بهنحوی که همة اندیشمندان بر آن تعریف متفق باشند. این عدم اجماع پیرامون تعریف عدالت، اثرات متعددی در نهادهای مدنی و زندگی اجتماعی داشته است که یکی از آن اثرات، مربوط به وظایف دولت و مبنای کارکردی آن است. تحقق مردمسالاری و مردمسالاری دینی، تحقق جامعه مدنی، ایجاد صلح، ایجاد حق و آزادی از جمله اموری است که مدعیان عدالت بهدنبال احیا و اقامة آنهاست و آنها را منطبق با عدالت میدانند. این مقاله با جزم بر اینکه عدالت، از مهمترین و مبناییترین مسئولیت دولت اسلامی است، تلاش دارد که با تکیه برآموزههای دینی، خصوصا قرآن کریم و نهجالبلاغه، به تعیین مصادیقی از عدالت اجتماعی پرداخته و وظیفة دولت اسلامی را در این خصوص ترسیم نماید.